این اولین چهارشنبه سوری زندگیم هست که برای من نه خبری از آتش هست، نه خبری از ترقه، سر و صدا، رقص و آواز و … نه خبری از کرم ریختن های من، نه خبری از شام خوشمزه مامان، نه خبری از کوه ِ چوبی که بابا از هرس کردن درخت های حیاط جمع کرده […]
هدفون
زندگی را با هدفون گوش نکنید … صدایش را بلند کنید … تا جایی که می شود! … و برقصید، قبل از آنکه آهنگ تمام شود …
Remix
شاید یه ریمیکس برای این زندگی ساختم … جوری که بشه بیشتر از اینها با آن رقصید …