Posts Tagged ‘دل’
فرازهایی از حُکم!
یکشنبه, سپتامبر 5, 2010 7:30 یک دیدگاهاگر دل رو ببُری و کماکان دل داشته باشی، آخرش که برسه، هر کاری هم کنی، همه میفهمن که داشتی و بُریدی … تو می مونی و یه بازی باخته، یه ورق دل که دیگه به هیچ دردی نمیخوره و یه عده که بهترین عکس العملشون اینه که بهت زل میزنن و هیچی نمیگن …
مادربزرگ
جمعه, می 14, 2010 23:49 ۲ دیدگاهدر روز چندین بار پیش میاد که مادربزرگ پیرم از ته دل و از صمیم قلبش بهم میگه : ایشالا خوشبخت بشی … و من با این جمله چنان آرامشی پیدا می کنم که تا تجربه نشه، قابل فهم نیست :)
همین جوری!
جمعه, مارس 19, 2010 11:25 بدون دیدگاهدیشب بعد از مدت ها چند ساعت نواختم و خوندم! … و اتفاقاً همه اش هم ضبط شد :) پی نوشت : دو دلم!
نشاط دل غمگین من !
یکشنبه, اکتبر 9, 2005 10:30 ۲ دیدگاهروزگاریست که سودای بتان دین من است غم این کار نشاط دل غمگین من است دیدن روی تو را دیده جان بین باید وین کجا مرتبه چشم جهان بین من است یار من باش که زیب فلک و زینت دهر از مه روی تو و اشک چو پروین من است تا مرا عشق تو تعلیم […]