اگر دل رو ببُری و کماکان دل داشته باشی، آخرش که برسه، هر کاری هم کنی، همه میفهمن که داشتی و بُریدی … تو می مونی و یه بازی باخته، یه ورق دل که دیگه به هیچ دردی نمیخوره و یه عده که بهترین عکس العملشون اینه که بهت زل میزنن و هیچی نمیگن …
مادربزرگ
در روز چندین بار پیش میاد که مادربزرگ پیرم از ته دل و از صمیم قلبش بهم میگه : ایشالا خوشبخت بشی … و من با این جمله چنان آرامشی پیدا می کنم که تا تجربه نشه، قابل فهم نیست :)
همین جوری!
دیشب بعد از مدت ها چند ساعت نواختم و خوندم! … و اتفاقاً همه اش هم ضبط شد :) پی نوشت : دو دلم!
نشاط دل غمگین من !
روزگاريست که سودای بتان دين من است غم اين کار نشاط دل غمگين من است ديدن روی تو را ديده جان بين بايد وين کجا مرتبه چشم جهان بين من است يار من باش که زيب فلک و زينت دهر از مه روی تو و اشک چو پروين من است تا مرا عشق تو تعليم […]