اسمش رو چی بذارم؟!

یکی از شبکه های ترکیه (Show TV) یه سریال نشون میده به اسم “Adını Feriha Koydum” به معنی “اسمش رو فریحا گذاشتم”. داستان این سریال جالبه! البته بماند که من بیشتر به خاطر موسیقیش و بازیگر نقش اصلی ماجرا (که یه دختره اس!) نگاه میکنم! :دی

خلاصه اینکه داستانش اینه که یه دختره از سطح مالی خیلی ضعیف تو دانشگاهش عاشق پولدارترین پسر شهر میشه! داستانش خیلی طولانیه و جزئیات زیادی داره و برخلاف حسی که در نگاه اول میده که شما فکر میکنید با یه فیلم هندی طرفید، داستان پردازی و شخصیت پردازیش خیلی قویه. و موسیقی متن سریال فوق العاده دلنشین و قشنگه. بگذریم…

داستان به جایی رسیده که دختره به خاطر دروغ هایی که به خانواده اش و اون پسره و بقیه گفته و آبروریزی هایی که کرده، مجبور شده با یه ابله ازدواج کنه. کسی که حالش ازش به هم میخوره. فعلاً تو این قسمت هایی که الان داره پخش میشه در حال گریه زاری در طول مراسم عقد و عروسی و ایناس و مرور خاطراتی که با همکلاسیش داشته …

گاهی با خودم فکر میکنم خیلی باید سخت باشه … اینکه آدم زندگی خودش رو تباه کنه و به چیزهایی که دوست داره نرسه و حتی نتونه خودش هم واسه خودش کاری کنه … و خودش رو بسپاره به جریان زندگی … اینکه مجبور باشی یه عمر یه ابله رو تحمل کنی به خاطر اشتباهاتی که مرتکب شدی … اینکه همیشه فکر و قلبت یه جای دیگه باشه … باید وحشتناک باشه … نمیدونم …

هر چی فکر می کنم نمیدونم باید اسمش رو چی بذارم؟ … تاوان؟ … قسمت؟ … اتفاق؟ … نتیجه رفتار بقیه؟ … نمیدونم … ولی این رو میدونم که دلم میسوزه … برای دخترک غمگین سریال … و اینکه از دیدن نگاه های مُرده ی دخترک، بیزارم …

وبسایت http://30na.net
نوشته ایجاد شد 401

14 دیدگاه در “اسمش رو چی بذارم؟!

  1. خیییلی به این موضوع فکر کردم سینا..خیلی..اینکه مجبور باشی تا آخر عمرت به چیزی که میخوای نرسی..اینکه مجبورت کنن چیزای دیگه ای داشته باشی..از خود واقعیت دور باشی…کابوسه..

  2. به خصوص اگر دختر باشی و از دستت بره و بدونی که دیگه هیچوقت مال تو نمیشه.بدونی که حتی به تو فکرم نمیکنه.
    بایدهم دلت بسوزه برای دخترک غمگین سریال.

  3. تا آخرشو ببين. ببين مجبور مي شه تا آخر تحملش كنه يا نه. خبرشو به ما هم بده. ببينيم راه چاره داره؟! چون من از اوناييم كه اگه تو اين موقعيت گير بيفتم ته ته زورمو مي زنم كه ازش بيام بيرون. حالا يه سال يا دو سال يا 5 سال. ولي اين كه مي گي “تاوان” يا “قسمت” يا “اتفاق” اينا چيزاييه كه آدمو مي ترسونه. نمي دونم آدم بايد چه طوري بهش نگاه كنه؟ اينايي كه تو گفتي تا حدودي به آدم حس تسليم مي ده. كه يعني “چنين رفت و و اين رفتني كار بود” بعد آدم فقط در جهت تخريب/بازسازي خودش زور مي زنه. خيلي تلخه…

  4. سلام من این سریالو میبینیم خیلی قشنگه دلم واسه پسره بیشتر میسوزه همون امیر

      1. مایه داره ولی مگه ندیدی به خاطره فرها چقدر عذاب میکشید؟ این خودش خیلی مهمه و فداکاری که تو قسمت ۴۳ کرد نشون داد که عشق امیر به فرها خیلی بیشتر از اونیه که تو قسمت های اول دیدیم

  5. منم اين فيلمو ميبينم بسيار زيباست از همه بيشتر به koray دلم ميسوزه كنجكاو اينم كه الان امير فقير بودنشونو فهميده چيكارميكنه

  6. من خیلی دقیق این سریالو نگاه میکنم برا فریحا ناراحت میشم.ای کاش آدما میتونستن به هرآرزویی که دارن برسن…..ای روزگار

  7. الان خیلی از اون قسمت گذشته و این اتفاق ها افتاده:فریها با اون ازدواج نکرد.اونم اومد مامان فریها رو با تیر زد.امیر هم الان همه چیز رو فهمیده و با فریها قهره…الان بعد از اینهمه قسمت که از هالیل میگذره.هالیل دیوونه میشه بعد از تیمارستان فرار میکنه میاد فریها رو اذیت کنه…

  8. با سلام الان فیلم به جایی رسیده که دختری به نام جانسو که از امیر خوشش میاد مرگ موش به امیر وفریها میده و امیرم فهمیده که یه دختر دیگه به نام رویا که از امیر حامله است من فکر میکنم فریها میمیره و امیر با رویا ازدواج میکنه و اسم بچشو میذاره فریها با تشکر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوشته های مرتبط

متنی که میخواهید برای جستجو وارد کرده و دکمه جستجو را فشار دهید. برای لغو دکمه ESC را فشار دهید.

بازگشت به بالا