+ پریروز، 6 فروردین 1390، فوق العاده بود :) یه روز به یادماندنی با کلی اتفاق خوب :) … مینویسیم، برای ثبت در تاریخ!
+ فیلم “جدایی نادر از سیمین” رو دیدم. فیلم خوبیه. واقعاً شاید لیاقت این جوایز رو داشته. ولی لحظه ای خودمو میذارم جای کسی که ایران رو ندیده و این فیلم رو میبینه. حقیقت تلخیه. این که فیلم های جشنواره ایه ما یکسره بدبختی و فلاکت نشون میدن. بنابراین شاید دور از انتظار نباشه که چرندی مثل “اخراجی ها” بیشتر تو ایران فروش بره. توصیه میکنم حتماً پست بی خواب در سیاتل رو در این باره بخونید.
+ دیروز با یکی از بهترین دوستام، کلی فعالیت هنری! انجام دادیم که تو همین یکی دو روزه بازتابش رو در اینجا خواهید دید. فکر میکنم کلاً متفاوت از چیزهایی باشه که تا به حال در اینجا دیدید …
+ مثلاً سعی کردم یه کم اجتماعی تر بشم و از این کارایی کنم که وبلاگ نویس های خارجی میکنن! واسه همین صفحه فیس بوک و صفحه سی نا.نت تو فیسبوک رو تو نوار سمت راست سایت اضافه کردم! باشد که خوش بگذره!
سلام!
در مورد «جدايي نادر…» چند تا چيز كوچولو مي خوام بگم. اول اين كه خوب مگه ما توي ايران به غير از «بدبختي و فلاكت» و اندكي اميد، به طور عمده چيز ديگه اي هم داريم؟ (اگر زندگي شما شامل اندكي «دور دور» و خوشي هاي دوستانه مي شه، شامل حال خيلي ها نمي شه) اگه قراره چيزي از جامعه ايران به مردم دنيا نشون داده بشه، بهتره لودگي هاي رضويان باشه يا دست و پا زدن مردم توي موقعيت هاي بحراني و دروغ هاي اجباري…؟ واقعيت چيه؟ قراره همون طوري كه به خودمون دروغ مي گيم به بقيه هم بگيم؟ الان خيلي حالمون خوبه مثلاً؟؟؟ اي دنيا! ما حالمون خوبه! نگران نباشيد! ما انقدر به دست و پا زدن توي اين زندگي پرچالشمون عادت كرديم كه اگه يكي بياد يه تيكشو برامون تعريف كنه و روي پرده نشون بده، فك مي كنيم: اََََ! چه بدبخت! زندگي با گروهي به اسم «مردم»، همين قدر پيچيده و نفس گيره.
بله! مردم نياز به شادي دارند. ولي خودشون شادي رو توليد نمي كنن. اميد رو توليد نمي كنن.
ولي ما اينيم ديگه! : گروهي از جونشون مي گذرن، اما گروه ديگه از خنديدنشون نمي گذرن…
@نيلوفر, یعنی همه ی فیلم هایی که تو دنیا دارن جوایز رو میگیرن، توصیف بدبختین؟
ما اینیم دیگه؟ خودتونو میگید یا ما رو؟ یه همه مون رو؟