غمِ پنهان

یکی از خوش مشرب ترین و شادترین آدماییه که تا حالا دیدم … کم کم دوست هم شدیم … دوستی ای که من خودم تا حالا این نوعش رو تجربه نکرده بودم … یه دوستی جدی و در عین حال هم شوخی! … جوری که گاهی چند ساعت چرت و پرت میگیم و میخندیم و گاهی کاملاً جدیه … ولی امروز یه اتفاق عجیب افتاد … درست وسط یه بحث کاملاً مضحک و خنده دار، من یه سوألی پرسیدم و یهو یه لحظه صداش کاملاً جدی شد و گفت : “………!” و من چند لحظه خشکم زد … فکر کردم اگه الان تو صورتش نگاه کنم، ممکنه با هم بزنیم زیر گریه …!

مهم نیست که چه چیزی رو به من گفت … ولی من باز ایمان آوردم به اینکه … پشت هر چهره ی خندانی یه غمِ پنهان وجود داره … گاهی یه غم بزرگ … و شاید هر کسی که شادتر به نظر میاد، غمِ پنهان بزرگتری داره … و اغلب تظاهر به خوب بودن و شاد بودن انقدر شخصیت آدم رو تحت تأثیر قرار میده که هیچکس حتی فکرشم نمی کنه که این آدم هم ممکنه حتی یک بار “غم” رو تجربه کرده باشه … نهاد و گوهر را با چشمِ سَر نمی توان دید … باور کنید … نمیشه دید!

وبسایت http://30na.net
نوشته ایجاد شد 401

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوشته های مرتبط

متنی که میخواهید برای جستجو وارد کرده و دکمه جستجو را فشار دهید. برای لغو دکمه ESC را فشار دهید.

بازگشت به بالا