لاست : سوأل های بدون جواب

لاست، پس از 6 سال، 6 فصل و حدود 120 قسمت به پایان رسید. اما کماکان سوألات بسیاری بدون پاسخ مانده است. با توجه به ویدئویی که خواهید دید، لیستی از سوأل های لاست را در این مطلب آورده ام.


(اگر هنوز لاست را ندیده اید یا هنوز بخش های پایانی آن را ندیده اید، توصیه می کنم این مطلب را نخوانید. به شدت حاوی اسپویلر است!)


1-      چرا در بدو ورود به جزیره، دود سیاه خلبان رو کشت؟

2-      در برخورد اول با دود سیاه، جان لاک چه دید؟

3-      موضوع خرس های قطبی چی بود؟

4-      در سقوط اول به جزیره، در بدو ورود، جسد کریستین شپرد کجا غیبش زده بود؟

5-      چرا طالع بین به کلیر گفت که باید حتماً سوار پرواز اوشنیک 815 شود و اصرار کرد که باید فرزندش را خودش بزرگ کند؟

6-      چرا “دیگران” به شدت دنبال والت بودند؟

7-      چه کسی آن نامه را به کیت فرستاد و به او اطلاع داد که مادرش سرطان دارد و در بیمارستان بستری است؟

8-      والت از کجا در مورد دریچه اطلاع داشت و به جان لاک هشدار داد که دریچه را باز نکند؟

9-      چرا دود سیاه از خودش صدا تولید می کرد؟

10-  والت چطور یکباره در مقابل شانون ظاهر میشد؟

11-  والت چطور با ایستگاه سوان و مایکل ارتباط برقرار میکرد؟

12-  کیت چه ارتباطی به اسب سیاه داشت؟ (که گاهاً جلوی چشمش ظاهر میشد!)

13-  چرا پس از از بین رفتن دارما، کماکان غذا به جزیره ارسال میشد؟ و توسط چه کسی؟

14-  چرا لاک در دریچه برای مدت کوتاهی زندانی شد و به چه هدفی علائم روی دیوار ظاهر شدند؟

15-  چه اتفاقی برای هنری گیل واقعی رخ داد؟ (هنری گیل : همان فردی که بن وقتی برای اولین بار دستگیر شده بود، به آن نام خودش را معرفی کرد)

16-  چه ارتباطی بین حضور لیبی در قسمت انتهای دم هواپیما و حضورش در بیمارستان روانی (قبل از سقوط) وجود داشت؟

17-  چه کسی مجسمه ی بزرگ داخل جزیره را ساخته بود؟

18-  چرا فقط یک مسیر خاص (جهت خاص) برای خروج از جزیره وجود داشت؟

19-   پس از صفر شدن شمارش معکوس در ایستگاه سوان، علائمی مشاهده میشد. این علائم چه بودند؟

20-  چرا تام برای خود ریش مصنوعی میگذاشت؟

21-  شوهر قبلی لیبی چه کسی بود که قایقش را به لیبی داده بود که او نیز آن را به دزموند داد؟

22-  اسکلت های موجود در غار خرس قطبی چه بودند و کامیون اسباب بازی در آنجا از کجا آمده بود؟

23-  لاک و اکو چگونه از انفجار دریچه فرار کردند؟

24-  چرا لاک پس از انفجار دریچه قادر به صحبت کردن نبود؟

25-  چرا دود سیاه آقای اکو را کشت و چرا این کار را در اولین باری که با اکو برخورد داشت انجام نداد؟

26-  آقای اکو در لحظه ی مرگش گفت : “شما نفر بعدی هستید”. چرا این جمله را گفت و منظورش چه بود؟

27-  چرا جسد یمی (برادر اکو) غیب شد؟

28-  چرا دَنی گفت که اسم جک در لیست جیکوب نیست، در صورتی که اسم جک به وضوح بر روی دیوار نوشته شده بود؟

29-  چرا در جزیره، بچه ها به دنیا نمی آمدند و اصلاً چرا باید چنین مسئله ای می بود؟

30-  نامه ی روسی ای که در محل سکونت میکائیل بود، چه بود؟

31-  چرا فیلمِ توضیحات در ایستگاه مخابرات (محل کار میکائیل)، بعد از یک بازی شطرنج کامپیوتری پخش میشد؟

32-  چرا به عنوان تنبیهی برای جولیت، به دستور بن، یک علامت عجیب بر روی بدنش حک شد و مفهوم آن علامت چه بود؟

33-  علائم تاتو شده بر روی پوست جک چه مفهومی داشت؟ و اصلاً چه ربطی داشت؟

34-  دزموند برای مدتی در کنار یک راهب زندگی کرد. بر روی میز راهب تصویری وجود داشت که عکس دونفری راهب و الوییز بود. چه ارتباطی بین الوییز و راهب وجود دارد؟

35-  چرا بن (در کودکی)، مادر خود را میدید؟ (مادرش مرده بود!)

36-  چه کسی در مورد زمان از بین بردن دارمایی ها تصمیم گرفت؟

37-  زمانی که دزموند آینده ی چارلی را پیش بینی میکرد، گفت که کلیر و آرون با هلی کوپتر جزیره را ترک خواهند کرد. اشتباه می کرد! چرا در این مورد اشتباه می گفت؟

38-  میکائیل چطور به پشت اتاق کنترل (در ایستگاه زیرِ آب) دسترسی پیدا کرد که توانست بمب را منفجر کند و چارلی بمیرد؟

39-  چرا والت به جان لاک گفت که کارهایی هست که باید او انجام دهد؟ (زمانی که تیر خورده بود و در گودال بود!)

40-  زمانی که هوگو داخل کلبه را تماشا می کرد و آنجا کریستین شپرد را دید، چه کسی جلوی چشمش ظاهر شد؟

41-  مایلز در ورود به جزیره، عکسی از بن داشت که به جک نشان داد. آن عکس را از کجا آورده بود؟

42-  بر روی دستبند ناومی از فردی به نام R.G یاد شده بود. این فرد کیست؟

43-  چرا 31 دقیقه و 20 ثانیه اختلاف بین زمان ارسال موشک و رسیدن آن به جزیره وجود داشت؟

44-  چرا بن میخواست سعید برخی از افراد را بکشد؟

45-  چرا بن از کشته شدن الکس به شدت تعجب کرد؟ و آن قانون چه بود؟ (که بن به ویدمور گفت : قانون را نقض کردی!)

46-  از آنجایی که دود سیاه به بدنِ پدر جک رخنه کرده بود و نمی توانست از جزیره خارج شود، چطور کریستین شپرد در بیمارستان لس آنجلس در مقابل چشمان جک ظاهر شد؟ و بر روی کشتی ویدمور کنار بمب ها؟

47-  دود سیاه (در بدن کریستین شپرد) چگونه وارد کلبه ی جیکوب شده بود و چرا جان لاک به بقیه نگفت که کلیر را آنجا دیده است؟

48-  چرا هوراس در مقابل چشمان جان لاک ظاهر شد و به او گفت جیکوب در کلبه منتظرش است در حالی که دود سیاه آنجا بود؟

49-  چرا بازماندگان پرواز اوشنیک 815 (در لس آنجلس) گفتند که چارلی و لیبی و بون هم جزو نجات یافتگان بودند که بعداً مردند و گفتن این حرف چه دلیل منطقی ای داشت؟

50-  چرا مایلز تصمیم گرفت که در جزیره بماند؟

51-  چه ارتباطی بین چرخ یخ زده و ترکیبی از نور و آب وجود دارد؟ (چرخ یخ زده : برای حرکت جزیره – ترکیب نور و آب : اپیزود های پایانی فصل 6)

52-  چرا بن اصرار میکرد که 6 نفر بازمانده ی اوشنیک باید به مانند جان لاک به جزیره بازگردند؟

53-  چرا قوانین سفر در زمان بر روی دزموند تأثیر نداشت؟

54-  فردی که در آشپرخانه به سعید و هوگو حمله کرد و در نهایت هم بر روی چاقوهای موجود در ماشین ظرفشویی افتاد و کشته شد، چه کسی بود؟

55-  چرا جسد جان لاک را یک قصاب نگهداری میکرد و این افراد که بن در لس آنجلس با آنها در ارتباط بود چه کسانی بودند؟

56-  بن چه چیزی را در کانال اتاق خود مخفی کرده بود؟ (زمانی که در لس آنجلس دنبال جان لاک میگشت)

57-  چه کسی از پشت به قایق ساویر و جولیت و … تیراندازی میکرد؟ (زمانی که در حال فرار بودند : به کلیپ مراجعه شود!)

58-  چه کسی عکس ملاقاتِ جک و بن (در لس آنجلس) را برای سان ارسال کرد؟

59-  چه کسی بود که در بیمارستان لس آنجلس به سعید حمله کرد و چرا به کیت آدرس را داد؟

60-  چرا دود سیاه در معبد مستقر بود و آن معبد چه زمانی ساخته شده بود؟

61-  آن دو نفری که الماس همراه خود داشتند و در نهایت نیز مردند، به موضوع فیلم چه ارتباطی داشتند؟

62-  چرا الوییز از پاندول برای تعیین محل جزیره استفاده می کرد؟

63-  چرا بازگشت به جزیره نیازمند این بود که برخی از اتفاقات عیناً مشابه بار اول تکرار شود؟

64-  چرا جک و کیت و هوگو به دهه ی 70 رفتند و سان نرفت؟

65-  ریچارد چطور از حصار مغناطیسی عبور می کرد؟

66-  اتان چگونه از یک عضو ابتکار دارما به عضوی از “دیگران” تبدیل شد؟

67-  علائم حک شده بر روی دیواره های معبد چه بودند؟

68-  چرا ویدمور از بن خواست که روسو و دخترش را بکشد و چرا بن تأکید می کرد که دختر بچه را نگه دارد؟

69-  چرا دنیل جزیره را در دهه ی 70 ترک کرد و چرا به جک گفت که به آن زمان تعلق ندارد؟

70-  چرا ریچارد گفت که تمام افراد حاضر در عکس دهه ی 70 (که جک و کیت و … حضور داشتند) کشته شده اند؟

71-  چه کسی حصاری از خاکستر دور کلبه ی جیکوب ریخته بود؟

72-  چرا جیکوب می توانست جزیره را ترک کند ولی دود سیاه نمی توانست؟

73-  جیکوب در لحظه ی مرگش گفت : “آن ها دارند می آیند”. منظورش از “آنها” چه کسانی بود؟

74-  چه ارتباطی بین خفه کردن در آب و زنده شدن افراد وجود داشت؟ (زنده کردنِ سعید!)

75-  چرا سعید پس از زنده شدنِ دوباره، لهجه اش انگلیسی شد؟

76-  عفونت چه بود؟ چرا سعید و کلیر به آن دچار شده بودند؟ چطور تشخیص داده میشد و چرا باید سعید داوطلبانه سم را می خورد؟

77-  زمانی که سعید هنوز روحش بیمار بود، چطور بر اثر گفتگو در رابطه با عشقش، از کشتن دزموند صرفنظر کرد؟

78-  چرا ساویر توانست جیکوب جوان را ببیند و جان لاک (دود سیاه) نتوانست؟

79-  جک چطور موفق به دیدن خانه ی کودکی اش در آینه های فانوس دریایی شد؟

80-  رئیس معبد زنده بود تا زمانی که دود سیاه را خارج از معبد نگه دارد، چرا؟

81-  چرا سیندی (مهماندار هواپیما) با جان لاک (دود سیاه) همراه شد؟

82-  چرا (در لحظه ی غرق شدن) سان به جین نگفت که برود دخترش را ببیند و جلوی یتیم شدن آن را بگیرد؟

83-  مادر واقعیِ جیکوب از کجا آمده بود؟ (کسی که غرق شده بود)

84-  فردی که خودش را مادر جیکوب جا زد و پس از کشتن مادر واقعیشان، او و برادرش را بزرگ کرد از کجا آمده بود؟

85-  چه کسی در نهایت چرخ جادویی را که آب و نور را ترکیب می کرد ساخت و چه چیزی باعث شد که یخ بزند؟

86-  نوری که در قلب جزیره بود، از چه چیزی بود؟ (چه طبیعتی داشت؟)

87-  شراب سحرآمیز چه بود؟ (که جیکوب نوشید تا محافظ جزیره باشد.)

88-  چرا زوئی (زنی که جزو افراد ویدمور بود) نقشه ی الکترومغناطیسی جزیره را می خواست؟

89-  چرا دزموند در برابر تشعشعات الکترومغناطیسی مقاوم بود؟

90-  چرا سعید در داخل کلیسا با نادیا نبود؟ (اپیزود پایانی)

91-  چرا مایکل، والت، لاپیدوس، اکو و سایر کاراکترها در کلیسا نبودند؟

اگر شما پاسخی برای این سوألات دارید و یا سوألات دیگری دارید، ذکر کنید تا این لیست تکمیل تر شود :)

به شدت توصیه می کنم که برای یادآوری تک تک این سوأل ها ویدئوی زیر را تماشا کنید و یا اینجا کلیک کنید تا آن را دانلود کنید

منبع ویدئو : collegehumor.com

وبسایت http://30na.net
نوشته ایجاد شد 401

37 دیدگاه در “لاست : سوأل های بدون جواب

  1. سلام سینا خوبی ؟
    من تایم زیادی لاست ندیدم یعنی خوشبختانه از عید امسال شروع کردم و تو ۱۵ روز عید دیدم و این چند قسمت اخر رو هم که هفته به هفته .
    ولی دوبار دیدم تو تایم خالیم البته هنوز دارم میبینم .
    سوالاتی که تایپ کردی و یه سریشو جوابشو بهت می دم ولی به نظر من هر کس خودش به جواب میرسه .
    یعنی یه جورایی تو زندگی به جواب می رسی .
    ۱- جواب این سوال رو داد خلبان مورد نظر قرار بود شخص دیگه ای باشه
    ۳- به نظر من از پروژه دارما یی ها بجا مونده بوده و از جزیره کوچیکه اومده بودن
    ۵- چرا طالع بین به کلیر گفت که باید حتماً سوار پرواز اوشنیک ۸۱۵ شود و اصرار کرد که باید فرزندش را خودش بزرگ کند؟
    ۷- شاید دوست پسر کیت
    ۱۲- می تونیم همون ارتباطی که اون پراز با ساویر داشت و مسالی که جان لاک براشون زد رو به این ربط بدیم
    ۲۱- مهمه ؟
    در کل سریال قرار نیست به همه چیز جواب بده و یه سری از جواب ها رو باید برای خودت بسازی با توجه به دیدگاهت .
    البته بقیه سوال ها رو می خونم هر کدوم که براش جواب داشت بهت می گم .

  2. ۸۷..شراب سحرآمیزی وجود نداره … کسی که می خواد جانشین انتخاب کنه تو هر چیزه مایعی یک نوع دعا می خونه و وقتی شخص بعدی می خوره مسئولیت حفاظت از جزیره رو به عهده میگیره! قسمت ۱۶ هم می بینیم که جیکوب شراب به جک نمیده همون آب رودخونه رو میریزه تو لیوان یا قسمت آخر جک به هوگو آب میده!#

  3. ۸۱.از ترس جونش!
    ۲۰. دلیلی باید داشته باشه؟ می خواسته شناخته نشه!
    ۳۵. همون طور که ریچارد زنشو میدید! دوده بوده دیگه!
    ۳۶. others
    ۳۷. چون می دونس دیر یا زود بالاخره چارلی میمیره و نمی تونه هر دفعه جلوشو بگیره و سرنوشت چارلی نیز همینه! پس فرستادتش که بره با کارش یه راه حل برای بیرون اومدن از جزیره پیدا بشه!
    ۴۹. فک کنم چون اونا واقعا مرده بودند !!!
    بقیه هم باشه برای بعد از اینکه من لاستو برای دومین بار تموم کردم چون من 3سال از دیدن سیسن اول گذشته و خیلی یادم نیست!

  4. بیشتر از 8۰ تا از این سوالاتی که اشاره کردین یا جواب دارن یا خیلی ابتدایی و ساده هستن ،من خودم خیلی سوال دارم اما این سوالات رو راحت میشه جواب داد ، شما ابتدا باید اینو متوجه باشین که قرار نیست به تمام سوالات پاسخ داده بشه ، قراره یک سری چیزها تو ذهنمون بمونه و با ما زندگی کنه ، از پایانش لذت نبردم ولی این گونه ایرادات رو هم منطقی نمیدونم ، جزیره برای خودش قوانینی داشت که اون قوانین توسط رئیس جزیره (!) که جیکوب بود بنا نهاده شده بود ، بیشتر سوالاتتون رو میشه با جواب اینکه “این جزو قوانین جیکوب بود” پاسخ داد .
    خیلی از سوالات هم جزو خط سیر داستان بود برای ساخت داستان و جواب دادنشون و بود و نبودشون کمکی به اصل فیلم نمیکنه و به اونا هم میشه جواب هایی ساده و منطقی داد .
    دعوت میکنم شمارا به انجمن فکسون تا در اونجا بیشتر سر این موضوعات صحبت کنیم :
    http://forums.fexon.com/viewtopic.php?p=39169#39169

  5. خالکوبی بازوی جک ربطی به سریال نداره خالکوبی واقعن روی بازوی بازیگر این نقش است و از قبل از سریال هم بوده!
    خیلی از سوال‌هاتون در همین حد و حدود بودن و قرار نیست همه‌شون جواب داده بشن. حتی تو یه فیلم معمایی معمولی هم همه سوال‌ها جواب داده نمی‌شن چون دیگه جایی برای تخیل تماشاگر باقی نمی‌مونه.

  6. ۶-آنها کلا” به دنبال بچه ها بودند تا برایشان زندگی بهتری فراهم کنند (مانند بچه هایی که از عقب هواپیما زنده مانده بودند)

    ۹- جزء ماهیت دود سیاه بود

    ۳۱ – برای امنیت بیشتر به خاطر اینکه محلی بود که میشد با خارج از جزیره ارتباط پیدا کرد و نباد دست هر کسی می افتاد

    33 – او در بین ما هست ولی از ما نیست! جمله ای که یاران حضرت موسی به او گفته بودند ، حضرت موسی هم به شپرد (چوپان) معروف بود

    ۴۱ – هدف از آمدن اون افراد به جزیره گرفتن بنجامین بوده ، پس قاعدتا” ویدمور عکس رو به اونها داده بود

    ۴۷ – دوست عزیز ، آنجا اصلا کلبه جیکوب نبود ، کلبه ای بود که هراس برای تنهایی هایش ساخته بود که دود سیاه در آنجا زندگی میکرد!
    و در رابطه با جان لاک ، جان لاک فکر میکرد اون شخصی که اونجا زندگی میکنه جیکوب هست و تصمیم گرفت به حرفش گوش بده

    ۴۸ – باز هم جواب بالا ، هراس مرده بود و دود سیاه به جسم او رفت تا به او بگوید که نقشه کلبه در جیب هوراس هست ، چون هراس تازه ساخت کلبه را تمام کرده بود ، دود سیاه میخواست که جان را ببیند ، و آنجا دیگر کلبه دود سیاه شده بود

    ۵۲- چون الوئیز بو او خط میداد ، بنجامین همیشه یک فریب خورده بود و برخلاف قدرت بسیار زیادش در صحبت کردن ، همیشه اشتباه میکرد.

    ۵۹- مطمعنا” یکی از اجیر شدگان بنجامین بود تا ۶ بازمانده را به هم برساند

    ۶۰- دود سیاه فقط میتوانست به زیر دیوار معبد برود و قادر نبود به داخل معبد برود ، معبود حدود یک کیلومتر با دیوارهایش فاصله داشت

    ۶۴- چون تمام اون افراد کاندیدا بودند ، سان کوآن کاندید نبود ، بلکه شوهرش کاندید بود

    68 – چون ویدمور باید از جزیره اش نسبت به غریبه دفاع میکرد ، بنجامین نتوانست دخترک را بکشد (دلش نیومد) ، حتی به خود ویدمور گفت اگه دلت میاد خودت بیا بکشش

    70- خوب این سوال یک سوال خوب بود ، چون بعد از انفجار بمب در ایستگاه (همان بمبی که جولیت با سنگ منفجرش کرد) تمام افراد آن دور و بر مردند (که در قسمت آخر متوجه خواهیم شد) ، و ریچارد همه را دیده بود که مردند

    ۷۱-جیکوب خاکستر دور کلبه دود سیاه ریخته بود

    ۷۳-ایلانا و یارانش (افرادی که میدانند چه چیزی زیر سایه مجسمه وجود دارد)

    ۸۳-کشته ای که غرق شده بود ،(همه چیز نیاز به دلیل ندارد)

    ۸۴-به قول خودش اگر هر سوالت را جواب دهم تو سوال دیگری میپرسی!!!

    ۸۹-چون استثنایی بود!

    موفق باشید

  7. اکثر جواب های دوستان درسته 
    و من به شخصه ایراد به سریال نمی گیرم که چرا جواب نداد بهمون ، ولی خداییش پایان در حد انتظار مخاطبشو نداشت . 
    همین 

  8. بسیاری از این سوالات جواب داره. خوشحالم که دیگران خیلی هاش رو براتون جواب دادند چون واقعا در این لحظه حسش رو نداشتم بنشینم جواب بنویسم. 
    در مورد سوال ۸۲ قضیه خیلی شخصی است. من هم به عنوان یک مادر نظر شما رو داشتم که جین باید می رفت تا بچه لااقل یکی رو داشته باشه اما واقعا خیلی شخصی است. مثلا جین خواست به قولش پایبند بمونه که گفته بود دیگه تو رو ترک نمی کنم. 

  9. سلام .من بعد از دیدن قسمت اخر لاست حالم خیلی بد شد البته تا سکانس اخر هم مشکلی نبود چون زندگی خوب اونها رو در لس انجلس نشون می داد ولی سکانس اخر در کلیسا اعصاب خوردکن بود که می خواست بگه اینها همه مردند یا دارن تو برزخ زندگی می کنند ودر برزخ همدیگر رو پیدا کردند پس رفتم کل سریال رو از اول ظرف یک هفته تا صبح دیدم و باید بگم اخر لاست نه تنها غم انگیز نیست بلکه خیلی هم دلچسبه :

    اینقدر این سریال طولانی بود و با تاخیر هم گاهی فصل هایش پخش می شد که همه ما فراموش کردیم مساله گم شدن در زمان رو .مساله نسبیت و سفر زمان بود .حرفهای دنیل فارادی رو به یاد بیاریم در مورد ثابت ها و متغیر ها در سفر زمان .و اینکه اینها در اثر انتقال جزیره توسط بن و ازاد شدن انرژی از مدار زمان خود خارج شدند یعنی هر بار هم اسمان روشن می شد انها وارد یک مدار زمان دیگر می شدندو زمان برای انها دیگر یک خط مستقیم نبود و همچنین اینکه این قابلیت جزیره رو که منبع انرژی زیادی دارد که متوان با اون در بعد چارم که زمان بود جابه جاشد رو دارماییها کشف کرده بودند .
    مساله دیگر این بود که ابتدا گفته مشد انچه اتفاق افتاده اتفاق افتاده و دیگر نمی توان ان را درست کرد اما دنیل فارادی با بررسی مجدد نظریه به این نتیجه رسد که انسان ها متغیر های قضیه زمان هستند که می توانند اینده را تغییر دهند و تصمیم به ترکاندن بمب هیدروژنی گرفت تا منبع انرژی را ازاد کند و این کار را پس از او جک انجام داد و توانست مسیر حرکت مدار زمان را برای افراد عوض کند و ۳۰ سال بعد می بینیم که افراد بعضا در شغل ها و موقعیت دیگری قرار دارند و بر خلاف نظر ساویر که م یگفت انچه اتفاق افتاده افتاده اما جک می گفت اگر قرار است در اینده چنین اتفاقی بیافتد خوب بگذاریم در اینده بیافتد که دو نگرش به گذشته و اینده را نشان می داد
    مطلب دیگر درمورد این بود که جزیره در موقعیت های مکانی مختلف قرار می گیرد برای همین قابل پیدا کردن توسط افراد عادی نیست و دریچه های خاصی دارد که طی مختصات مشخصی باز می شوند

    به هر حال این سریال یک سریال علمی تخیلی بر اساس پذیرفتن نظریه نسبیت و زمان بود هر چند در اخر کار کمی رنگ و لعاب مذهبی هم به ان داده شد تا طیف مذهبی هم باقی بمانند اما از نظر من که دوباره دیدمش و این دفعه تمام نکاتش را برداشت کردم و حرفهای کلیدی دنیل دزموند مادر دنیل و گاهی بن را دقت کردم دیدم قضیه کاملا مبنای علمی دارد البته با پذیرفتن مساله حرکت در زمان
    راستی در اپیزود های اخر که افراد با تماس هم یکدیگر را به یاد می اوردند در فصل ۴ کاملا به ان اشاره شده که انها ثابتهایی در زمان هستند ( دنیل فارادی به دزموند می گوید در مورد ثابت ها که این ثابت می تواند یک فرد مثل پنه لوپه برای دزموند یک جسم مثل تابوت پدر جک برای جک یا یک جسم مثل شکلاتی که جولیت به ساویر داد باشد)
    در مورد اینکه پدر جک می گوید ما باید ادامه بدهیم (moving on) اشاره به این مساله است که حالا مادر این زمان هستیم و باید این زمان را ادامه بدهیم . در ضمن فقط جک پدرش را در کلیسا می دید که قبلا هم می دید و فقط پدر جک از کلیسا خارج شد به سوی نور که همان اخرت باشد و بقیه در جای خود نشسته بودند و به زندگی خود ادامه می دادند. زندگی که در ۳۰ سال قبل انرا برای خود با امیدبه اصلاح اینده تغییر دادند
    راستی این رو بگم که وقتی بمب ترکید اونها همه مردند برای همین کریستین گفت که مردند و برزخ اونها که همون فصل ۶ باشه شروع میشه ولی در نهایت به علتتغییر اینده در ۳۰ سال بعد انها را در زندگی دیگری می بینیم سرتون رو درد اوردم ولی خواستم بدونید یک تراژدی در فصل اخر اتفاق نیافتاد بلکه جک و دوستانش به هدف خود رسیدند
    خوشحال می شم اگر نظر بدهید

    1. @رزا, واقعاً تشکر می کنم از اینکه این جزئیات رو مطرح کردید و تحسین می کنم نکته سنجی شما رو :)

      به خیلی از این نظرات موافق هستم. من این سریال رو 2 بار به صورت کامل دیدم. در آینده هم اگر فرصتی پیش بیاد، یک بار دیگه خواهم دید!
      فقط فکر می کنم در پاراگراف آخر، منظورتون از کریستین، ریچارد بود :)
      با تمام این اوصاف، من 4 فصل اول سریال رو از لحاظ adventure و میخکوب کردن بیننده پای تلویزیون، خیلی قوی تر از 2 فصل آخر میدونم. دو فصل آخر، یعنی حرکت در زمان، معمولاً کاری است مخاطره آمیز برای نویسنده ها و کمتر سریال و فیلمی دیده شده که بتونن خوب جمع و جورش کنن. نمره ی لاست تو 4 فصل اول، بدون شک 100 بود و تو 2 فصل آخر بین 90 تا 100.

  10. خیلی از این سوالات سوالات جدی ای نیستند.
    ولی بعضی از این سوالات و جواب میدم. ۶-چون والت بچه داشت و همین نقطه ضعفش بود-
    ۹-برای اینکه فیلم هیجانی تر بشه(خیلی ساده است)-۱۰-کلا بعضی از این مدل ظاهر شدن غیر عادی افراد ، توهم بود(اینم خیلی ساده است)-

  11. جواب سوال۱۱ .این بن و گروهش بودن که با ایستگاه قو ارتباط داشتن نه والت واز طریق کامپیوتر داخل ایستگاه مروارید دلیلش هم گمراه کردن و گرفتن مایکل بود یادتونه وقتی بن و جولیت از مانیتور ایستگاه مروارید جک وگروهش رو زیر نظر داشتن جولیت پرسید حالا چطور می خوای بگیریشون بن گفت توسط مایکل

  12. چند سول دیگر. چه لزومی داشت جک کفشهای پدرش یا هر چیزی که متعلق به پدرش بود را به لاک بدهد2 اگه ابتکار دارماسالها پیش تموم شده بود و همشون مرده بودند یا توسط بن کشته شده بودند پس یکی به من بگه دزموند وهمکارش (که خیلی قبل تر از دزموند اونجا بوده و به قول خودش عضو دارما هم بوده و حتی قبل از اون رادزینسکی ) دوتایی تو ایستگاه قو چه غلطی میکردن .درسته دکمه رو فشار میدادن اما این در حالتیه که بن کنترل جزیره رو در دست داره و جالب اینجاست که بن از وجود ایستگاه قو بی خبر نیست چون هممون دیدیم که بن از مانیتور ایستگاه مروارید جک و گروهش رو تحت نظر داشت پس نمیشه از وجود ایستگاه و همینطور دزموند همکارش و رازینسکی بی خبر بوده باشه چرا پس به حال خودشون رهاشون کرده بود چرا اونارو نکشته بود . بن کنترل تمام ایستگاها رو در دست داشت البته نه به معنای واقعیش و از وجودشون هم بی خبر نبود اونوقت ایستگاه قو که مهمترین ایستگاه جزیرست باید هنوز دست دارمایی ها باشه و بن که دشمن اونها محسوب میشه هیچ کاری در این مورد انجام نده (پس چه لزومی برای کشتنشون بود) 3 نقشه نامرئی که همکار دزموند روی دیوار کشید که ایده رادزینسکی بود بود بود آخه چرا بود درسته که توسط اون لاک و اکو تونستن ایستگاه مروارید رو پیدا کنن اما این سوال پیش میاد که رادزینسکی که عضو دارما بوده واز وجود ایستگاه مروارید هم با خبر بوده با ایده کشیدن این نقشه نامرئی چی رو میخواسته نشون بده یا ثابت کنه ؟ شاید اونم نوعی جیکوب بوده که از آینده خبرداشته سو4 همکار دزموند چطور به جزیره اومد و چطور عضو دارما شده در صورتی که دارما سالها قبل از بین رفته بود رازینسکی که به تنهایی نمی تونسته اونو به جزیره

    1. @محمد غفوری,یه حورده داری پیچیده صحبت می کنی !!! 
      خوب وقتی دزموند یا هر کس دیگه داره هر ۱۰۸ دقیقه یک بار انرژی جزیره رو تخلیه می کنه و بی خودی کنجکاوی هم نمی کنه چه لزومی داره که بکششون ؟؟؟؟؟

  13. به نظر من اون کسی که ریچارد اونو به شکل همسرش میدید دود نبود چون در همون صحنه زن ریچارد به هوگو میگه باید جلوی خروج دود سیاه رو بگیرن! من خیلی گیج شدم نمیدونم اونها مرده بودن و جزیرهبرزخ بود یا نه؟جریانزندگی بعدی توی نیویورک چی بود؟

    1. @behnaz,
      ‎تو خيلي از قسمت ها ديديم كه هوگو اين تواناي را داشت كه بتونه مردها رو ببينه و باهاشون حرف بزنه پس اون واقا زن ريچارد بود ولي اون كه ريچارد ديد اقا دوده بود

  14. هیچ لزومی نداره که به تمامی سوالات پاسخ داده بشه .

    حتی ممکنه سوالات ما برای نویسندگان هم پیش نیامده باشد ولی مسائل در لاست بود که بدون پاسخ موند

  15. سلام
    من نزديكه ۲۰تاشو جواباشو بلدم اما الانبا موبايلم بعدا ميفرستم

    اما ۲تا سوال مهم :
    اون اعداد چي بود؟ چرا رو بدنه ي درچه،تو بيسيم روسو و كارت شانس هارلي وووو بود؟

    ۲.اون افراد تو قطب كه به پني خبر دادن پيداش كردبم كي بودن؟ كجا بودن؟ چه جوري پيدا كردن؟

  16. سلام شمارهها شمارهای اسمه کاندیدها داخله قاره جیکبه ک پشته هر شش اسم شش عدده ک هامون شش عدد معروف خودمنئ.ان ادامهام ماموره رسد و ردیابی واکنشهای عظیمه انرژی بودن ک بابد از جابجایی ک بن انجام داد تو ایستگاه ارکیده انا ب پنی خبر دادن واسه همینم بود ک بعد از جابجایی و جا مندان هلیکوپتر کسی ک پیداشون کرد پنی بود.۸۵.زنی ک از اول تو جزیره بود و مادر واقعی جیکوب کشت نگهبان قبلی بود و ان چرخ روهم خودش گذاشته بود سره جاش ک افراده دیگه بتوان بران بیرون.از ترافی خودشم ان قوله بود ک تونست دهکده داداش جیکوب اونجوری بسوزونه و ب جیکوب هم گفت نری داخل نور ک از مرگ هم بدتر سرت میاد.

  17. حالا سوال مهم من .من از نظرتون استفاده کردم ام با بعضی از نظری روزا موافق نیستم مخصوصان بخشی ک میگفت نامردان اگه نامردان پس اتفاقی ک تو کل فصل ۶ افتاد بینتیجه و بیخود بود

  18. درود بر دوستان عزیز.یکی از نقاط قوت سریال فلسفه ی قدرتمندی بود که پشتش بود.بسیاری از سوالها از این طریق توضیح داده میشه.ولی یک چیزی یادتون باشه .فلسفه توضیح میده ولی توجیح نمیکنه.خوندنه کتابایه فیلسوفایی مثل جان لاک/دیوید هیوم/جاک روسو و… حتی ارسطو و سقراط خیلی تو فهم سریال کمک میکنه.خلاصه اینکه حتما فلسفتونو قوی کنید بعد یه باره دیگه سریالو نگاه کنید.مخصوصا فیلسوفایی که تو قصه بودن مثله لاک و … .اون وقت سوالایی که تو ذهنتون مطرح میشه لا اقل بنیادی تره.نکته ی دیگه استفاده ی داستان از اساطیر یونان و مصر باستان و همچنین ادیان ابراهیمی بوده و به شیوه ی جالبی اونهارو پیوند داده.که برای فهمش کلا اسطوره شناسی خیلی کمک میکنه.مثلا وجود مجسمه تو جزیره.کی میتونه بگه این همه کهکشان از کی بوجود اومده؟اونوقت یه مجسمه ی به این کوچیکی(به نسبت)دیگه مهم نیست.یا جیکوب و دود سیاه که گاهی میشه هابیل وقابیل و گاهی خدا و شیطان اونهارو تفسیر کرد.شاید خواستن بگن خدا و شیطانی که میگن خودمونیم.(ساتانیسم فلسفی).یا اون نوری که قلبه جزیرست رو میشه غار افلاطونی تعبیر کرد که با خوندن فلسفهی افلاطون میتونید نقاط اشتراکشو ببینید و اینکه چرا آدمی مثل بن اونو نمیدید.توضیح بیشتر خواستین مخصوصا راجع به جمله ی آخر بگین

  19. یه چند تا سئوال دیگه هست که من نمی دونم اینکه چطور ریچارد اصلا نمی مرد و اگه زنش مرده بود و اون تو جزیره دیدش چطور دود سیاه تونست دوباره بکشدش ؟ریچارد چی رو می دونست که بقیه نمی دونستن

  20. نمیدونم چرا بعضی ها می خوان بگن لاست بهترین سریاله .خب وقتی سریال این همه گنگ تموم می شه معلوم می شه سریال خوبی نبوده .من حتی یکی از سوال هایی که برام درست شده بود رو نفهمیدم .وقتی به سوالهای بینندگان جواب نمیدن یعنی خودشون هم جواباشو نمی فهمن و گرنه لزومی نداره این همه بد تمومش کنن. بهترین سریال فرار از زندانه .

  21. نوشتن یه داستان پر از معما که در نهایت گره هاش باز نشه هنر نیست-منم می تونم یه همچین داستانی تعریف کنم -هنر نویسندگی وقتیه که برای تمام اون ابهاماتی که ایجاد کردی دلیل بیاری
    فصل 6 تنها حسی که در من ایجاد کرد احساس حماقت بود از اینکه این همه وقت گذاشتم و این سریال رو دیدم
    اینقدر توی این فصل همه چیز پیچیده شده بود و کلی سئوال پیش میومد که دیگه ادم از فکر کردن بهش خسته میشد
    بیشتر شبیه هذیان یک ذهن پریشان بود-
    خدا رو شکر که اینجا رو پیدا کردم که نظرم رو بگم-داشتم خفه میشدم

  22. دوست عزیز، تا تونستم به سوالاتت جواب دادم، امیدوارم سوالات رو واضح گفته باشم.
    چرا در بدو ورود به جزیره، دود سیاه خلبان رو کشت؟
    *این سوال از آن سوالهاییست که لاست نباید جواب ما رو بده بلکه خودمون باید جواب رو پیدا کنیم. وقتی خلبان میخواست راه حلی را برای کمک خبر کردن به جک و کیت بگه، اون موقع هیولا خلبان را کشت. چون میخواست کاندیده ها در جزیره بمانند

    ۲- در برخورد اول با دود سیاه، جان لاک چه دید؟
    *دود سیاه رو دید :D
    ۳- موضوع خرس های قطبی چی بود؟
    *ابتکار دارما میخواست یکسری آزمایشهایی بر روی حیوانات مختلفی انجام دهد تا بفهمد آیا حیوانات میتوانند در شرایطی که با محیط زندگیشان فرق دارد دوام بیاورند. یکی از آزمایش ها، آوردن خرس قطبی در جنگلهای گرمسیری بود.
    ۴- در سقوط اول به جزیره، در بدو ورود، جسد کریستین شپرد کجا غیبش زده بود؟
    *ممکن است دود سیاه آن را مخفی کرده باشد تا بتواند با استفاده از قدرتی که دارد (دود سیاه میتواند بدن اجسام مرده را بر روی خود شبیه سازی کند و همچنین صاحب خاطرات و انگیزه های همان شخص شود) جک را بازی دهد.
    ۵- چرا طالع بین به کلیر گفت که باید حتماً سوار پرواز اوشنیک ۸۱۵ شود و اصرار کرد که باید فرزندش را خودش بزرگ کند؟
    *در فصل 2، در فلش بکهایی که زندگی اکو را نمایش میداد، به این موضوع اشاره شد که همان فالگیر اعتراف کرد که کلاهبرداری بیش نیست و فقط به خاطر پول مشتریانش را راضی به کارهایی که تردید دارند میکند
    ۶- چرا “دیگران” به شدت دنبال والت بودند؟
    *برای اینکه بن بتواند مایکل را یکی از مهره های خود کند و با استفاده از آن جک را برای عمل جراحی خود بدست آورد
    ۷- چه کسی آن نامه را به کیت فرستاد و به او اطلاع داد که مادرش سرطان دارد و در بیمارستان بستری است؟
    *سوالی که کردی درسته ولی از اون سوال هاییه که چه بدونیم و چه ندونیم هیچ فرقی به حالمون نمیکنه.
    ۸- والت از کجا در مورد دریچه اطلاع داشت و به جان لاک هشدار داد که دریچه را باز نکند؟
    *سوال خیلی جالبی بود. این سوال من هم بود البته به طور کلی، یعنی اگه ما والت رو همون دود سیاه در نظر بگیریم که به جز این جواب دیگه ای نداره، دود سیاه فقط میتونه مثل کسایی باشه که مرده باشند که والت اصلا نمیمیره پس میتونیم این قسمت رو ی مسئله ی نقیض در لاست در نظر گرفت
    ۹- چرا دود سیاه از خودش صدا تولید می کرد؟
    *هر موجودی از خودش صدا در میاره…
    ۱۰- والت چطور یکباره در مقابل شانون ظاهر میشد؟
    *جواب سوال 8
    ۱۱- والت چطور با ایستگاه سوان و مایکل ارتباط برقرار میکرد؟
    *اون والت نبود، در واقع دیگران بودن که با مایکل ارتباط برقرار کردند.
    ۱۲- کیت چه ارتباطی به اسب سیاه داشت؟ (که گاهاً جلوی چشمش ظاهر میشد!)
    *اون اسب براش یکی از خاطراتش رو روشن کرد که تو همون قسمت به صورت فلاش بک بمون نشون داد. در اصل کیت اون رو بنوعی اولین عشقش دید.
    ۱۳- چرا پس از از بین رفتن دارما، کماکان غذا به جزیره ارسال میشد؟ و توسط چه کسی؟
    *توسط 2 مرد که اونا اصلا نمیدونستن تمام دارمایی ها قتل عام شدند. البته اصل این غذاها بخواطر دریچه ی قو بود.
    ۱۴- چرا لاک در دریچه برای مدت کوتاهی زندانی شد و به چه هدفی علائم روی دیوار ظاهر شدند؟
    *برق دریچه ی قو اتصالی کرد. علائمی که دید مکان های ساختمان های دارما بود.
    ۱۵- چه اتفاقی برای هنری گیل واقعی رخ داد؟ (هنری گیل : همان فردی که بن وقتی برای اولین بار دستگیر شده بود، به آن نام خودش را معرفی کرد)
    *به داستان ربطی نداره ولی مشخص نشد.
    ۱۶- چه ارتباطی بین حضور لیبی در قسمت انتهای دم هواپیما و حضورش در بیمارستان روانی (قبل از سقوط) وجود داشت؟
    *سرگذشتش رو نشون نداد که بدونیم چرا تو بیمارستان روانی بوده یا چرا رفته استرالیا.
    ۱۷- چه کسی مجسمه ی بزرگ داخل جزیره را ساخته بود؟
    * به داستان ربطی نداره ولی مشخص نشد.
    ۱۸- چرا فقط یک مسیر خاص (جهت خاص) برای خروج از جزیره وجود داشت؟
    *مشخص نشد ولی به نظر من فضایی که داخل جزیره در نظر گرفته اند چند بعد بیشتر از فضای دنیایی هست که ما توش زندگی میکنیم اگه این موضوع رو در نظر بگیریم، جواب یک سوال دیگه هم داده میشه و اون اینه که چرا ثانیه های فضای بیرون و داخل جزیره با هم مساوی نبودن
    ۱۹- پس از صفر شدن شمارش معکوس در ایستگاه سوان، علائمی مشاهده میشد. این علائم چه بودند؟
    *من دقت کردم، همون علائمی بود که روی سنگی که دزموند در قسمت آخر فصل آخر از شکافی که روی زمین بود و بش میگفتند قلب جزیره حک شده بود. ولی این هم از اون سوال هایی بود که لاست جوابی بش نداد.
    ۲۰- چرا تام برای خود ریش مصنوعی میگذاشت؟
    *برای اینکه شناخته نشود. چون به دنیای بیرون هم سفر میکرد.
    ۲۱- شوهر قبلی لیبی چه کسی بود که قایقش را به لیبی داده بود که او نیز آن را به دزموند داد؟
    *نشون نداد ولی رو داستان هیچ تاثیری نذاشت.
    ۲۲- اسکلت های موجود در غار خرس قطبی چه بودند و کامیون اسباب بازی در آنجا از کجا آمده بود؟
    *حتما کسایی بودند که توسط خرس خرده شدند، ممکنه یکی از اون اسکلت ها هم بچه بوده باشه که با خودش اسباب بازی داشته.
    ۲۳- لاک و اکو چگونه از انفجار دریچه فرار کردند؟
    *اکو که نفله شده بود با اینکه سنگر گرفته بود، لاک هم که ناسلامتی یکی از نقش اولی هاست، یه این سادگی حیف بود که از دور خارج بشه :D ولی دزموند بود که بخواطر لاک و اکو و همینطور بقیه ی ساکنین فداکاری کرد و به خودش فشار زیادی وارد شد در صورتی که به بقیه زیاد صدمه ای نزد.
    ۲۴- چرا لاک پس از انفجار دریچه قادر به صحبت کردن نبود؟
    *به خواطر انفجار موج و صدای خیلی بلند.
    ۲۵- چرا دود سیاه آقای اکو را کشت و چرا این کار را در اولین باری که با اکو برخورد داشت انجام نداد؟
    *چون دود میخواست کاری کند که ارتباط مستقیم با خارج جزیره را قطع کند تا کاندیده ها رو در جزیره نگه دارد و بعد از رسیدن به هدفش دیگه به اکو نیاز نداشت.
    ۲۶- آقای اکو در لحظه ی مرگش گفت : “شما نفر بعدی هستید”. چرا این جمله را گفت و منظورش چه بود؟
    *اگه اشتباه نکنم به لاک گفت، لاک هم کسی بود که بعدا کشته شد.
    ۲۷- چرا جسد یمی (برادر اکو) غیب شد؟
    *کار دود سیاه بود برای اینکه روی اکو تاثیر بگذارد که برادرش دوباره زنده شده و به فرمانهای برادرش گوش دهد.
    ۲۸- چرا دَنی گفت که اسم جک در لیست جیکوب نیست، در صورتی که اسم جک به وضوح بر روی دیوار نوشته شده بود؟
    *دنی کیه؟ :D
    ۲۹- چرا در جزیره، بچه ها به دنیا نمی آمدند و اصلاً چرا باید چنین مسئله ای می بود؟
    *بخواطر تاثیرات الکترومغناطیسی
    ۳۰- نامه ی روسی ای که در محل سکونت میکائیل بود، چه بود؟
    *به داستان رپطی نداره، در اصل این نامه رو نشون داد که مخاطب بفهمه که میکائیل واقعا روسی بوده
    ۳۱- چرا فیلمِ توضیحات در ایستگاه مخابرات (محل کار میکائیل)، بعد از یک بازی شطرنج کامپیوتری پخش میشد؟
    *چون یکی از ایستگاهای محم، این ایستگاه بود که هم میتونست به دنیای خارج از جزیره ارتباط برقرار کند و هم میتوانست ایستگاه رو منفجر کند.
    ۳۲- چرا به عنوان تنبیهی برای جولیت، به دستور بن، یک علامت عجیب بر روی بدنش حک شد و مفهوم آن علامت چه بود؟
    *سوال جالبی بود ولی به داستان ربطی نداشت.
    ۳۳- علائم تاتو شده بر روی پوست جک چه مفهومی داشت؟ و اصلاً چه ربطی داشت؟
    *خود جک داخل داستان گفت، ولی یادم نیست.
    ۳۴- دزموند برای مدتی در کنار یک راهب زندگی کرد. بر روی میز راهب تصویری وجود داشت که عکس دونفری راهب و الوییز بود. چه ارتباطی بین الوییز و راهب وجود دارد؟
    *ی ارتباطی باهاش داشته که دختر ناتنیش یعنی پنی همون جا با دزموند آشنا میشه.
    ۳۵- چرا بن (در کودکی)، مادر خود را میدید؟ (مادرش مرده بود!)
    *دود سیاه بود!
    ۳۶- چه کسی در مورد زمان از بین بردن دارمایی ها تصمیم گرفت؟
    *بن با محلی ها
    ۳۷- زمانی که دزموند آینده ی چارلی را پیش بینی میکرد، گفت که کلیر و آرون با هلی کوپتر جزیره را ترک خواهند کرد. اشتباه می کرد! چرا در این مورد اشتباه می گفت؟
    *اون گفت من تصاویر ناقص و پشت سر هم میبینم و باید مثل پازل مرتبشون کنم، خوب اون موقع پازلش رو اشتباه ساخته بود :D
    ۳۸- میکائیل چطور به پشت اتاق کنترل (در ایستگاه زیرِ آب) دسترسی پیدا کرد که توانست بمب را منفجر کند و چارلی بمیرد؟
    *اون ایستگاه فقط 2 جاش رو نشون داد در صورتی که خیلی ایستگاه بزرگی بود. حتما یک راهی داشته
    ۳۹- چرا والت به جان لاک گفت که کارهایی هست که باید او انجام دهد؟ (زمانی که تیر خورده بود و در گودال بود!)
    *جواب سوال 8
    ۴۰- زمانی که هوگو داخل کلبه را تماشا می کرد و آنجا کریستین شپرد را دید، چه کسی جلوی چشمش ظاهر شد؟
    *دود سیاه
    ۴۱- مایلز در ورود به جزیره، عکسی از بن داشت که به جک نشان داد. آن عکس را از کجا آورده بود؟
    *از ویدمور گرفته بود
    ۴۲- بر روی دستبند ناومی از فردی به نام R.G یاد شده بود. این فرد کیست؟
    *سعید توضیح داد ولی راستش یادم نیست.
    ۴۳- چرا ۳۱ دقیقه و ۲۰ ثانیه اختلاف بین زمان ارسال موشک و رسیدن آن به جزیره وجود داشت؟
    *جواب سوال 18
    ۴۴- چرا بن میخواست سعید برخی از افراد را بکشد؟
    *برای ضعیف شدن تیم دشمنش یعنی گروه ویدمور
    ۴۵- چرا بن از کشته شدن الکس به شدت تعجب کرد؟ و آن قانون چه بود؟ (که بن به ویدمور گفت : قانون را نقض کردی!)
    *قانون هایی که بین خودشون بود.
    ۴۶- از آنجایی که دود سیاه به بدنِ پدر جک رخنه کرده بود و نمی توانست از جزیره خارج شود، چطور کریستین شپرد در بیمارستان لس آنجلس در مقابل چشمان جک ظاهر شد؟ و بر روی کشتی ویدمور کنار بمب ها؟
    *در مورد کشتی حق با شماست ولی داخل بیمارستان همینجور که در قسمت دوم Ansewrs توضیح داد، جک دچار توهم شده بود و از پرستار هم پرسید که آیا او پدرش رو دیده یا نه.
    ۴۷- دود سیاه (در بدن کریستین شپرد) چگونه وارد کلبه ی جیکوب شده بود و چرا جان لاک به بقیه نگفت که کلیر را آنجا دیده است؟
    *همین جور که دوستان گفتن اون اصلا کلبه ی جیکوب نبود بلکه کلبه هراس بود، در ضمن لاک فکر کرد که حضور داشتن کلیر یکی از اصرار جزیره است برای همین حرفی در اینباره نزد.
    ۴۸- چرا هوراس در مقابل چشمان جان لاک ظاهر شد و به او گفت جیکوب در کلبه منتظرش است در حالی که دود سیاه آنجا بود؟
    *هراس به خوابش اومد نه اینکه واقعی باشه، و اگر هم فرض کنیم که واقعی باشه یعنی هراس = دود سیاه.
    ۴۹- چرا بازماندگان پرواز اوشنیک ۸۱۵ (در لس آنجلس) گفتند که چارلی و لیبی و بون هم جزو نجات یافتگان بودند که بعداً مردند و گفتن این حرف چه دلیل منطقی ای داشت؟
    *چون از شک بقیه کمتر شه.برای اینکه بقیه وار کنند که هیچ بازمانده ی دیگری وجود ندارد.
    ۵۰- چرا مایلز تصمیم گرفت که در جزیره بماند؟
    *سوال جالبی بود.
    ۵۱- چه ارتباطی بین چرخ یخ زده و ترکیبی از نور و آب وجود دارد؟ (چرخ یخ زده : برای حرکت جزیره – ترکیب نور و آب : اپیزود های پایانی فصل ۶)
    *سوال خیلی جالبی بود، ولی میتونیم بگیم اون موقع که بن و لاک حضور داشتند برای انتقال جزیره، فصل زمستان بود و اون موقع که مرد سیاه پوش میخواست اون چرخ رو بسازه یک فصل دیگه ای بوده.
    ۵۲- چرا بن اصرار میکرد که ۶ نفر بازمانده ی اوشنیک باید به مانند جان لاک به جزیره بازگردند؟
    *برای حفاظت از کاندیده ها.
    ۵۳- چرا قوانین سفر در زمان بر روی دزموند تأثیر نداشت؟
    *چون دزموند اون موقع که بن جزیره رو انتقال داد، داخل جزیره حضور نداشت.
    ۵۴- فردی که در آشپرخانه به سعید و هوگو حمله کرد و در نهایت هم بر روی چاقوهای موجود در ماشین ظرفشویی افتاد و کشته شد، چه کسی بود؟
    *از افراد ویدمور بود
    ۵۵- چرا جسد جان لاک را یک قصاب نگهداری میکرد و این افراد که بن در لس آنجلس با آنها در ارتباط بود چه کسانی بودند؟
    *چون جای امنی بود برای لاک، چرا که اگر ویدمور میفهمید و او رو میدزدید، دیگر کسی نمیتوانست به جزیره برگردد
    ۵۶- بن چه چیزی را در کانال اتاق خود مخفی کرده بود؟ (زمانی که در لس آنجلس دنبال جان لاک میگشت)
    *سوال جالبی بود.
    ۵۷- چه کسی از پشت به قایق ساویر و جولیت و … تیراندازی میکرد؟ (زمانی که در حال فرار بودند : به کلیپ مراجعه شود!)
    *یکی از محلی ها که فکر میکردند آنها دشمنند.
    ۵۸- چه کسی عکس ملاقاتِ جک و بن (در لس آنجلس) را برای سان ارسال کرد؟
    *ویدمور
    ۵۹- چه کسی بود که در بیمارستان لس آنجلس به سعید حمله کرد و چرا به کیت آدرس را داد؟
    *یکی از افراد بن بود.
    ۶۰- چرا دود سیاه در معبد مستقر بود و آن معبد چه زمانی ساخته شده بود؟
    *در زیر دیواره ی زندگی میکرد نه در داخل. زمانش هم مشخص نشد.
    ۶۱- آن دو نفری که الماس همراه خود داشتند و در نهایت نیز مردند، به موضوع فیلم چه ارتباطی داشتند؟
    *سودش این بود که 1 سریال به بقیه ی سریال ها اضافه شد :D
    ۶۲- چرا الوییز از پاندول برای تعیین محل جزیره استفاده می کرد؟
    *خودش توضیح داد، مراجعه کنین بش.
    ۶۳- چرا بازگشت به جزیره نیازمند این بود که برخی از اتفاقات عیناً مشابه بار اول تکرار شود؟
    *چه اتفاقاتی؟
    ۶۴- چرا جک و کیت و هوگو به دهه ی ۷۰ رفتند و سان نرفت؟
    *سوال خیلی جالبی بود، دلیلش رو نمیدونم.
    ۶۵- ریچارد چطور از حصار مغناطیسی عبور می کرد؟
    *چه موقعی؟
    ۶۶- اتان چگونه از یک عضو ابتکار دارما به عضوی از “دیگران” تبدیل شد؟
    *همانطور که بن تبدیل شد
    ۶۷- علائم حک شده بر روی دیواره های معبد چه بودند؟
    *نشون داد که این معبد خیلی قدیمی هست.
    ۶۸- چرا ویدمور از بن خواست که روسو و دخترش را بکشد و چرا بن تأکید می کرد که دختر بچه را نگه دارد؟
    *ویدمور چون میترسید که این 2 خطری برای قدرت او شوند و بن هم چون دلش سوخته بود
    ۶۹- چرا دنیل جزیره را در دهه ی ۷۰ ترک کرد و چرا به جک گفت که به آن زمان تعلق ندارد؟
    *سوال خوبیه، از نویسندش بپرس :D
    ۷۰- چرا ریچارد گفت که تمام افراد حاضر در عکس دهه ی ۷۰ (که جک و کیت و … حضور داشتند) کشته شده اند؟
    *چون واقعا کشته شده بودند.
    ۷۱- چه کسی حصاری از خاکستر دور کلبه ی جیکوب ریخته بود؟
    *ممکن است جیکوب ریخته باشد که دود نتواند دیگر به آنجا برود و به جان دستور دهد.
    ۷۲- چرا جیکوب می توانست جزیره را ترک کند ولی دود سیاه نمی توانست؟
    *قانونهایی وجود داشت که سریال اونها رو به ما نشون نداد، یکی از قانون ها این بود.
    ۷۳- جیکوب در لحظه ی مرگش گفت : “آن ها دارند می آیند”. منظورش از “آنها” چه کسانی بود؟
    *ویدمور بود.
    ۷۴- چه ارتباطی بین خفه کردن در آب و زنده شدن افراد وجود داشت؟ (زنده کردنِ سعید!)
    *همون ارتباطی که چرخ گوشت برای چرخ کردن گوشت گاو و چرخ کردن دستهای آدم داره!
    ۷۵- چرا سعید پس از زنده شدنِ دوباره، لهجه اش انگلیسی شد؟
    *مگه قرار نبود لهجه اش انگلیسی نشه؟؟؟
    ۷۶- عفونت چه بود؟ چرا سعید و کلیر به آن دچار شده بودند؟ چطور تشخیص داده میشد و چرا باید سعید داوطلبانه سم را می خورد؟
    *1)عفونت همون سیاهی بود که به سعید و به کلیر دست داد که اونها رو عجیب کرد. 2)همان آزمایش هایی که روی سعید انجام دادند. 3)چون اونها آدمکش نبودند.
    ۷۷- زمانی که سعید هنوز روحش بیمار بود، چطور بر اثر گفتگو در رابطه با عشقش، از کشتن دزموند صرفنظر کرد؟
    *روحش مریض بوده، عقلش که مریض نبوده.
    ۷۸- چرا ساویر توانست جیکوب جوان را ببیند و جان لاک (دود سیاه) نتوانست؟
    *جان لاک هم توانست ببیند.
    ۷۹- جک چطور موفق به دیدن خانه ی کودکی اش در آینه های فانوس دریایی شد؟
    *هر اسمی که جیکوب برای کاندیده ها مینوشت کنارش یک عدد بود، جک اون عدد مربوط به خودش رو فهمید و وقتی زد، خانیه خود رو دید.
    ۸۰- رئیس معبد زنده بود تا زمانی که دود سیاه را خارج از معبد نگه دارد، چرا؟
    *یکی از قانونها بود.
    ۸۱- چرا سیندی (مهماندار هواپیما) با جان لاک (دود سیاه) همراه شد؟
    *چون فهمید که اینجوری میتواند زنده بماند، مثل بقیه کسایی که به دود پیوستند
    ۸۲- چرا (در لحظه ی غرق شدن) سان به جین نگفت که برود دخترش را ببیند و جلوی یتیم شدن آن را بگیرد؟
    *چون بعد از 3 سال جدایی، هیچکدام قادر نبودند که دیگر از هم جدا شوند
    ۸۳- مادر واقعیِ جیکوب از کجا آمده بود؟ (کسی که غرق شده بود)
    *اولا از کشتی، ثانیا مادرش به قتل رسید.
    ۸۴- فردی که خودش را مادر جیکوب جا زد و پس از کشتن مادر واقعیشان، او و برادرش را بزرگ کرد از کجا آمده بود؟
    *این سوال و سوال قبلی به داستان هیچ ربطی ندارن، اگه قرار بود که زندگی تمام اینا رو لاست نشون بده که تا 10000سال طول میکشید که آخرش هم آدم و حوا رو نشون میداد.
    ۸۵- چه کسی در نهایت چرخ جادویی را که آب و نور را ترکیب می کرد ساخت و چه چیزی باعث شد که یخ بزند؟
    *مرد سیاه پوش.
    ۸۶- نوری که در قلب جزیره بود، از چه چیزی بود؟ (چه طبیعتی داشت؟)
    *این داستان افسانه ای بود پس جواب علمی نداره
    ۸۷- شراب سحرآمیز چه بود؟ (که جیکوب نوشید تا محافظ جزیره باشد.)
    *دوستان جواب دادند، شراب سحر آمیزی وجود نداشت، هر مایعی که به وسیله ی خدای جزیره، ی وردی روش خونده شه و به جانشینش داده بشه، اون در اصل سحر آمیز میشه.
    ۸۸- چرا زوئی (زنی که جزو افراد ویدمور بود) نقشه ی الکترومغناطیسی جزیره را می خواست؟
    *چون میخواست از بیشترین جایی که الکترومغناطیس داره، فضایی درست کنه که بیشترین الکطرومغناتیس رو داشته باشه و با اون بتونه دزموند رو آزمایش کنه.
    ۸۹- چرا دزموند در برابر تشعشعات الکترومغناطیسی مقاوم بود؟
    *برای شکست کلید امنیتی دریچه ی قو
    ۹۰- چرا سعید در داخل کلیسا با نادیا نبود؟ (اپیزود پایانی)
    *چون اگه با نادیا بود یعنی به برادرش خیانت میکرد، بهشت جای خیانت نیست :D
    ۹۱- چرا مایکل، والت، لاپیدوس، اکو و سایر کاراکترها در کلیسا نبودند؟
    *دزموند به هارلی گفت که اونا هنوز حاضر نیستند، ولی در خصوص مایکل اگه دقت کرده باشی در قسمتی که هارلی روح مایکل رو میبینه و مایکل بش میگه که هواپیما رو منفجر نکن، هارلی از مایکل میپرسه چرا هنوز اینجایی و مایکل بش جواب میده که من زندانیه جزیرم، یعنی اون زمانی که مایکل تو هواپیمای آخری نبوده، داخل جزیره بوده.

  23. سلام

    همونطورکه بسیاری از دوستان هم گفتند قرار نیست سریال به همه سوالهای ما وضوحاً پاسخ بده

    بلکه این خود ماییم که باید پاسخ متناسب با طبقه درک و فهم خودمون پیدا کنیم من فکر می کنم اگر نقطه ی اصلی تمرکزمون رو بذاریم روی مساله ی سفر در زمان و انتقال ماده به خیلی از سوالها جواب داده میشه

  24. با سلام خدمت همه دوستان.
    یک نکته مهمو در مورد سریال لاست بگم که شاید کمتر کسی توجه کرده باشه.
    راستش این یه فیلم نبوده. یعنی ظاهرش یه فیلم بوده ولی در واقع تبلیغ عقاید پلید شیطان پرستی بود.
    شاید باورتون نشه. ولی راست می گم. بسیاری از این سؤالات مربوط به شیطان پرستی می شود. اگه شما اطلاعات کافی داشته باشید جواب تمام سؤالاتو می گیرید.
    من چند تا نمونه می گم.
    ولی هارلی می ره تو معبد به رئیس معبد می گه جیکوب منو فرستاده می گه ثابت کن یه گیتار می ده که توش یه یه نماده
    با خودتون فکر کردین چرا این شکلیه. این در واقع کلید آنخه یکی از نمادهای شیطان پرستی.
    این کلید آنخ در دست راست مجسمه 
    داستان خاکستر و دود سیاه برگرفته از یه داستان شیطانیه
    اون جایی که جان لاک به سعید می گه من می تونم عشقتو برگردونم یه مفهوم شیطانی رو القا می کنه (ایناها همش پشتش حرفه ولی من نمی تونم خیلی توضیح بدم)
    اون جایی که جان لاک نمی تونه حرف بزنه بر گرفته از داستان حضرت زکریاست!
    بعدش می رشه یه کلیسا می سازه توش سونا درست می کنه و …. ماجرای شیطان پرستی هستش
    و در آخر
    ابتدای فیلم یه لنگ کفش رو نشون می ده آخر فیلم هم همون لنگ کفشو نشون می ده خوب دقت کنید.
    اون دو تا سنگ سیاه و سفید ….
    خود جیکوب و مرد سیاه پوش لباساشونو ببینید سیاه و سفیدن!
    وایی خدای من این فراماسون ها تا کجا پیش رفتن.
    من توصیه می کنم. این فیلمو نگاه نکنید. تماما شیطان پرستی!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوشته های مرتبط

متنی که میخواهید برای جستجو وارد کرده و دکمه جستجو را فشار دهید. برای لغو دکمه ESC را فشار دهید.

بازگشت به بالا