وبلاگستان، نه!

وبلاگستان، از آن دست واژه هایی ست که کم کم دارم بهش حساسیت پیدا میکنم! … ترکیب کلمه ی وبلاگ (بر گرفته از Web + log) و کلمه ی ستان (واژه ای فارسی، به معنی محل و مکانِ جایی) … وبلاگستان، ترکیبی است بی ربط که نه فارسی است، نه انگلیسی … بیایید تمامش کنم … حالا یک نفر، یه زمانی، یه چیزی گفته، دلیل نمیشه ما هم هی بگیم …  خب … من دیگه نصیحتی ندارم، باشد که رستگار شوید!

پی نوشت : ای شمایی که میخوای بری اون بالای صفحه بنویسی “وبلاگستان” و سرچ کنی و بعد بیای به من بگی، “بیااا! … اینه ها! خودتم قبلاً نوشتی“، خودم چک کردم، چیزی نیست … :دی

وبسایت http://30na.net
نوشته ایجاد شد 401

8 دیدگاه در “وبلاگستان، نه!

  1. اگه بگردی مصیبت بیشتری پیدا می کنی که وبلاگستان خیلی ازشون بهتره چون بازم یک رگش فارسیه. مثل نوستالژی که یک معادل مستقیم داره. گجت که یک معادل مستقیم داره و هزاران کلمۀ دیگه

  2. معادلش میشه خاطره، یادمان. ولی چون دوستان دانشمند تو تعریفش خوندن خاطره ای که حسی دلگیر و غمناک ایجاد می کند! دیگه زورشون میاد بگن خاطره ولی اگه تو یک متن جای همۀ نوشتالژی ها خاطره بگذاری هیچ تفاوتی ایجاد نمیشه!

    1. @محسن الف. جیم., البته من هم تو دسته ها یه دسته به نام نوستالژی دارم … نوستالژی میشه : احساس تعلق و دلتنگی نسبت به واقعه ای که در گذشته رخ داده، حسرت گذشته، گاهی هم به معنی احساس دلتنگی به میهن.
      واقعاً معادل فارسی نداره خب، یا من بلد نیستم :)

  3. مهم احساسیه که در فضای متن به خواننده منتقل میشه. حالا برای این احساس ممکنه زبان بیگانه یک واژه مستقل مثل نوستالژی داشته باشه ولی در زبان فارسی با خاطره یا حتی یادمان جاش پر بشه، مهم اینجاست که هنگام نوشتن یک نوستالژی، کل متن احساس دلتنگی، حسرت یا هر چیز دیگری رو منتقل می کنه.
    در کل حرف من اینه که زبان فارسی در برابر واژۀ نوستالژی دچار ضعف نیست.
    حتی جالب اینجاست که فردی با خوندن عنوانی که توش نوستالژی داره ابتدا ندونه نوستالژی یعنی چی. به پایان متن که میرسه متوجه میشه که نوستالژی همون خاطرات نویسنده بوده که داره تعریف می کنه.
    اگه در یک فرهنگ لغت مثل آکسفورد مثال هایی که برای نوستالژی زده شده رو بخونیم میتونیم معادل هایی مثل دلتنگی، خاطرات خوش یا حسرت رو به دست بیاریم.

  4. جناب ادیب فارسی شناس و انگلیسی شناس، این حرف ها که ادیب نماها می زنند که هرچه میگوییم و میخوریم و میکنیم و الخ باید تا نافش فارسی سره باشد کشک هواست.
    زبان را عوام ساخته اند و همانها هم ادامه خواهند داد. حالا این خواص ادیب و ادب شناس هی بگویند آی ملت غلط است و ال است و بل است… مردم کار خودشان را می کنند و من به شخصه از این اتفاق بسیار خوشحالم. چون از ادیب جماعت و ادب شناس نماها خوشم نمی آید.

    1. @هادی, کسی نگفت باید “فارسی” باشد!!!
      با این حال شما به عنوان نماینده ی عوام می توانید به ساختن زبان ادامه دهید، ولی من این حق را دارم که از شما تبعیت نکنم ;)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوشته های مرتبط

متنی که میخواهید برای جستجو وارد کرده و دکمه جستجو را فشار دهید. برای لغو دکمه ESC را فشار دهید.

بازگشت به بالا