بعد از ظهر یکی از روزای تابستون بود و طبق معمول مشغول ملٌق (همان معلق!) زدن جلو کامپیوتر بودم! دیگه حسابی حوصله ام سر رفته بود … و بد و بیراه میگفتم : آخه خدا این چه وضعیه ؟ چرا دو تا تفریح واسه این جوونا نیست ؟ آخه این چه مملکتیه ؟ همش تقصیرِ … و کماکان ادامه میدادم!
گوشی رو برداشتم و اس ام اس به پویا …
– بریم بچرخیم ؟ پارک تنیس … ؟
– نیم ساعت دیگه بیا سر خیابون! ماشینم میارم … (البته اصولاً نباید میومد! :)) مثلاً باید رو پایان نامه اش کار میکرد شبانه روزی … ولی خب میدونید که تفریح از همه چی واجب تره!)
و این چنین بود که سه ربع بعد نزدیکای پارک بودیم …
– راستی واست تعریف کردم اون سری با بچه ها اومدیم، سوییچ تو ماشین موند ؟
– نه :)) جدی ؟ خب بعد چی شد ؟
– هیچی دیگه … زنگ زدم بابام اون یکی سوییچ رو آورد … کلی هم شاکی بود از حواس پرتی من …
– پس تورو خدا حسابی حواستو جمع کن!!!
پنل ضبط رو جدا کرد … کیف پولشو از رو داشبورد برداشت … گوشی رو از کنار ترمز دستی … پیاده شدیم .. در رو بست …
– سینا ! بدبخت شدیم!!!
– چی شد ؟
– سوییچ باز جا موند تو ماشین!
اولش، یه ربع خندیدیم … بعدش دیدیم خب حیفه تا اینجا اومدیم تفریح نکنیم … رفتیم یه کم قدم زدیم و کم کم هوا تاریک شد … برگشتیم سمت ماشین …
– خب حالا قراره چی کار کنیم ؟! تو چرا اینقدر گیجی پویا ؟ آخه کی تورو راه داده اون خراب شده ؟
و این مکالمه ی محبت آمیز چند دقیقه ای به طول انجامید …
از یک پراید رهگذر، سوییچش را گرفتیم و 3 سوت صندوق ماشین را باز کردیم! میله ای کوتاه و شکیل داخل صندوق بود! که بعد ها فهمیدم کاربریش همینه و اصولاً پویا اینا وقتی سوییچ رو جا میذارن از اون استفاده میکنن!!!
خلاصه، یک ساعت ور رفتیم و در حالی که بارها ماشین پلیس از کنارمون رد شد و نپرسید که این دوتا جوان با ماشینِ در بسته چی کار دارن، بالاخره در رو باز کردیم! قصه ی این شاهکارِ فنی و هنری، که همگان بر این باور بودند که از دو بچه مثبت بعید است، همه جا پیچید ولی عده ی زیادی باور این مطلب براشون هنوز هم سخت بوده و هست … و هنوز هم میپرسن، آیا شما براستی درب پراید رو باز کردید؟!
گذشت و گذشت … دو هفته پیش، ساعت دو ظهر با سینا (متخصص درب پراید!) تماس حاصل شد و خواسته شد که بره دو تا خیابون پایین تر، ماشین یکی از اقوام نزدیک رو که قفل شده و سوییچ توش مونده باز کنه! پس از رسیدن به مقصد، زمان اندازه گیری شده برای باز کردن درب ماشین، نزدیک به 7 دقیقه بود که باعث شعف و شادمانی مالک خودرو گردید!
بعداً با خودم یه حساب سرانگشتی کردم، دیدم اگه زمینه تخصصی ام رو از چیزی که الان هست به درب پراید و دزدیدن ماشین تغییر بدم، درآمدم حدآقل 50 برابر میشه … شایدم بیشتر!
پی نوشت : خب البته این کارو نخواهم کرد … گفته باشم! … فقط درب پراید دوست و آشنا! همین!
یه جا نوشتی سه سوت باز کردیم. یه جا هم نوشتی یک ساعت و بالاخره باز شد. بلاگ نویسی زیاد مهم نیست ولی وقتی داری خاطرات منو می نویسی دقت کن. :دی
@پویا, صندوق رو 3 سوت باز کردیم! ولی درب ماشین طول کشید! با من بحث نکن :D
سلام
بسیار قشنگ بود
موفق باشید
د: خیلی باحال بود، ایول :))
نخیر. یادمه اول کلی با صندوق ور رفتیم. از یه نفر دیگه هم سوییچ گرفتیم تا بالاخره یکی سوییچش به مال ما خورد.
آقا کاش مینوشتی چجوری! من الان به همین درد مبتلا شدم لاقل ۱ راهنمایی چیزی!
یا حق