یک سال گذشت . حتماً مطلبی برای آغاز سال 86 خورشیدی نیز خواهم نوشت. ولی امروز ، به عنوان آخرین روز سال 2006 فکر می کنم که باید بنویسم ، با وجود کارهای زیادی که دارم .
یک سال گذشت . میتوانم بگویم ، سالی که گذشت یکی از باارزش ترین سال های زندگی ام بود . در حقیقت ، یکی از مفید ترین سال های زندگی ام بود. خیلی چیزها از خیلی از آدم ها یاد گرفتم. از کسانی که بیشتر اوقات انتظار چنین اندیشه و گفتاری را از ایشان نداشتم … گویا امسال همه به من می آموختند … از دوستان کوچکتر از خودم … هم سن و سال ها و دوستانی که چندین سال از من بزرگتر هستند …
– یاد گرفتم ، نشنیده قضاوت نکنم
– یاد گرفتم ، فکر نکرده (حدأقل در جایی که نباید) حرف نزنم
– یاد گرفتم ، انسان ها به غایت با هم متفاوت هستند و همه به یک روش حل نمی شوند و بعضی ها ارزش حل کردن ندارند.
– یاد گرفتم ، بعضی اوقات مغز توان اندیشیدن ندارد.
– یاد گرفتم ، احساس ، زود تصمیم میگیرد ، زود قانع می شود ، ولی عقل دیر تصمیم میگیرد ، دیر می پذیرد … در حال حاضر ، در ترازوی من دومی سنگین تر است.
– یاد گرفتم ، پدر و مادرم چیزهایی میدانند که من نمیدانم … و هر چه میگذرد ، بر بیشتر بودن ارزش تجربه ی آنها و بی ثمر بودن خزعبلاتی که در کتاب ها میخوانم ، مطمئن تر می شوم …
– یاد گرفتم ، گاهی اوقات باید صبر کرد.
– یاد گرفتم ، گاهی اوقات باید سکوت کرد.
– یاد گرفتم ، گاهی اوقات باید از جمع گریخت … گاهی اوقات تنها ، تنهایی است که میتواند آرامش را به انسان بازگرداند.
– یاد گرفتم ، انسان ها اغلب به دنبال ثروت هستند . چه مرفه باشند … چه نباشند … با این تفاوت که ثروتمندان راه ها و میان بر های بیشتری سراغ دارند … و گاه این نقطه ی ضعف قشر مقابل می شود.
– یاد گرفتم ، بغض خفه می کند و اشک زنده میکند.
– یاد گرفتم ، موسیقی ، درمان درونم است. شاید برای من این گونه بوده است. نمی دانم …
– یاد گرفتم ، به جرئت بگویم نمیدانم … ظاهراً شجاعت کم سابقه ایست …
– یاد گرفتم ، بیشتر انسان ها دچار روزمرگی شده اند و ترس از پریدن آن ها را از پیشرفت باز می دارد …
– یاد گرفتم ، اگر بخواهی به چیزی دست یابی ، باید از چیز دیگری دست بکشی …
– یاد گرفتم ، شب و روز پشت سر هر می آیند … باید به هر دو عادت کنیم … هر چند یک ماه ، شب هایت ، شب یلدا باشد.
– یاد گرفتم ، اگر انسان فراموش کار نبود ، به حتم در اندوه از دست دادن اموال و امیالش جان می سپرد .
– یاد گرفتم ، اغلب انسانها به راحتی دروغ می گویند. حتی اگر این مسئله را انکار کنند.
– یاد گرفتم ، اغلب انسان ها همه چیز را فدای پیشرفت خود می کنند.
– یاد گرفتم ، نباید شخصیت افراد را زیر پا گذاشت. مگر اینکه ، خودشان بر این کار اصرار بورزند.
– یاد گرفتم ، دلیلی وجود ندارد که هر اتقافی دو بار رخ دهد … یا بهتر بگویم ، بیشتر اتفاقات فقط یک بار رخ میدهند …چه خوب … چه بد …
– یاد گرفتم ، ترس ، انسان را بار ها می کشد … شاید مرگ بهتر باشد. حتی ترس از واقعیت !
– یاد گرفتم ، ببینم چیزهایی که نمی توانستم ببینم … بیشتر مواقع ، بی تجربگی است که انسان را از دیدن باز می دارد …
– یاد گرفتم ، انتظار ، بهتر از دیدار است … که در انتظار ، تخیل می سازد و در دیدار ، واقعیت ویران می کند … هر چند دومی پذیرفتنی است.
– یاد گرفتم ، باید به خدا اعتماد کرد.
——–
پی نوشت 1 : از این پس ، در نگارش خود از گفتار عامیانه فاصله میگیرم . به این علت که ، نوشته هایم متفاوت تر خواهد بود.
پی نوشت 2 : درست در روز هایی که کمی دور تر ، در تعطیلات کریسمس هستند ، من باید درس بخوانم!
پی نوشت 3 : خواهرم ، پس از خواندن این متن ، یکی از توانایی های دیگر من را به یادم آورد !
پی نوشت 4 : اشتباه ما در این جاست که ارزش خود را نمی دانیم !
پی نوشت 5 : روزگار به کام ماست … آرامش ستودنی است .
كسي كه احساس خوبي نسبت به خود دارد، تواناييها و استعدادهاي خود را ميشناسد، نقاط ضعف خود را ميپذيرد و سعي ميكند كه نقاط ضعف خود را تقويت و نقاط ضعف خود را اصلاح نمايد.
چنين ويژگيهايي نقش خيلي مهمي در يك زندگي شاد و موفق دارد چون كسي كه خود و ديگران را دوست دارد در زندگي شاد و خوشحالتر است و كسي كه تواناييها و استعدادهاي خود را ميشناسد براي موفق شدن تلاش بيشتري ميكند و موفق هم ميشود
سلام
خوشحالم چیزای بسیار جالبی یاد گرفتی که برای منم جالب بودن !!….یه نکته اونم اینکه به نظر من اگر همینطور عامیانه بنویسی بیشتر تاثیر گذاره ..
هرچه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند
….
یاد گرفتم
از تو
…
یاد گرفتن را!
:)
بلاگ خوبی داری نوشته هاشم قشنگه به من هم سر بزن
– سلام !
از سبک جدید خوشم آمد !!
ضمنا با این گفته هم موافقم که در تعطیلات کریسمس باید درس خواند و بیچاره مسیحی های سرزمین ما !!
belakhare didi ke behtare sabke neveshtanet taghir bokone?!
– یاد گرفتم ، گاهی اوقات باید از جمع گریخت … گاهی اوقات تنها ، تنهایی است که میتواند آرامش را به انسان بازگرداند
ba in movegham
یاد گرفتم ، که یاد گرفتن ، هنر است !
farghi nemikone che sabki benevisi mohem ine k in karo edame beedi meeersi
واقعاً وب زيبايي داري. من هم گاهي وقتها مينويسم. چون …
ولي اين رو بدون من و تو هيچ وقت به پاي دهخداي خدا بيامرز نميرسيم ولي ترشي نخوريم يك چيزي ميشويم.
ناراحت نشي ها.
دوستدارت زهره