بستنی واسه خودش!
جمعه, اکتبر 8, 2010 23:22راننده ی آژانس تا جلو در خونه، هزار بار گفت: “عجب غلطی کردم اومدم تو جاده مخصوص، به مولا!” … هزار بار هم گفت: “تو بمیری، عجب اشتباهی کردیم … پا درد گرفتم!” … چند دقیقه بعد میگه: “من ۴ تا بچه هم سن و سال تو دارم، دهن ما رو … یکیشون میگه پول بده، دوست دختر دارم، یکی کوفت میخواد، یکی زهرمار” … یه کم بعد میگه : “زن بگیر پسرم، مرد نباید تنها باشه” … موقع حساب کردن میگه : “یه هزار تومن بیشتر میدادی، میگفتی بره یه بستنی واسه خودش بخره!” … موقع پیاده شدن هم بهم میگه: “به بابا سلام برسون!!!” … یعنی هر چی اُسکُل مُسکُل هست باید به تور ما بخوره!
يك ديدگاه براي “بستنی واسه خودش!”
- لطفاً فارسی بنویسید. نظراتی که پینگلیش باشند، تأیید نمی شوند.
- اگر نمی توانید فارسی تایپ کنید، کافیست در بالای کادر متن، گزینه تبدیل خودکار را فعال کنید و پینگلیش بنویسید. نوشته ی شما پس از نوشتن هر کلمه به صورت خودکار به فارسی تبدیل می شود.
- نظر شما پس از بررسی، منتشر خواهد شد. در صورتی که تمایل دارید نظرتان به صورت خصوصی باقی مانده و منتشر نشود، لطفاً ذکر کنید.
- در صورتی که دیدگاه شما در مورد این نوشته نیست از صفحه ارتباط با من استفاده کنید.
فریده جلیلوند گفته است :
اکتبر 10th, 2010 در 3:27 ب.ظ
با شما هم دردو دل هستم !!!!!!!!!