من … هیچ
شنبه, ژوئن 19, 2010 1:50من … هیچ … مست و تاریک! … در پی ساختن دیواری به ارتفاع آسمان … سرد و خاموش … و گاه مرگ آلود … پریشان و بی خواب از بیداد این مینورِ وحشی … قدم زنان کنار لبه ی باریکِ هشیاری … با چشمانی بسته … و غرق در خیال …
من … هیچ … من … سکوت … من … یک اتفاق تلخ …
۲ ديدگاه براي “من … هیچ”
- لطفاً فارسی بنویسید. نظراتی که پینگلیش باشند، تأیید نمی شوند.
- اگر نمی توانید فارسی تایپ کنید، کافیست در بالای کادر متن، گزینه تبدیل خودکار را فعال کنید و پینگلیش بنویسید. نوشته ی شما پس از نوشتن هر کلمه به صورت خودکار به فارسی تبدیل می شود.
- نظر شما پس از بررسی، منتشر خواهد شد. در صورتی که تمایل دارید نظرتان به صورت خصوصی باقی مانده و منتشر نشود، لطفاً ذکر کنید.
- در صورتی که دیدگاه شما در مورد این نوشته نیست از صفحه ارتباط با من استفاده کنید.
کسر گفته است :
ژوئن 20th, 2010 در 12:34 ق.ظ
کجای کاری سینا جان :) ، منم هیچ :) !
فریده جلیلوند گفته است :
ژوئن 21st, 2010 در 10:45 ب.ظ
امید رام شده و موسیقی تان کامل