ساعت ۱۲ شب رو هم گذشته … در حال چرخیدن تو فیسبوک، وارد پروفایل یک غریبه میشیم :
عکس : ۳ در ۴ – چهره عبوس … و اخم کرده
تا اینجاش اشکالی نداشت … در قسمت About Me پروفایل :
من ۶ زبان رو با تسلط صحبت می کنم و چند ساز سنتی رو هم مثل کیبورد خوب مینوازم!
من دیپلمم رو تو مدرسه سمپاد (سی نا : حالا این سمپاد یعنی چی؟) گرفتم و بعدش هم تو دانشگاه ….. مهندسی عمران رو گذروندم و اونجا شاگرد اول شدم! الان در حال ادامه تحصیل در ارشد در دانشگاه …. آمریکا هستم! و کم کم دارم خودمو آماده میکنم که سال بعد واسه دکترای دانشگاه …. شرکت کنم.
پدرم، رئیس یک شرکت بزرگ مهندسی عمران تو ایرانه! من میخوام اونو به یه کمپانی بزرگ تو جهان تبدیل کنم! من هیچ شکی در لطف و محبت خدا ندارم … چون این همه توانایی های استثنایی رو اون به من داده!
شایان ذکر است که تمام این نوشته برای همه ی کاربر های فیسبوک در دسترسه … و اصولاً Privacy رو برای دیدن همه تنظیم کردن :دی
از About Me ی خودم، احساس حقارت کردم واقعاً ! :))
پی نوشت : اولین چیزی که بعد از دیدن این پروفایل به ذهنم رسید این بود که بعضیا اگه به جای این همه قصه بنویسن : “لطفاً به من توجه کنید!” … خیلی شیک و باکلاس تره!!!
ببین من بدبخت چه زجری می کشم از مصاحبت با این آدما
@پویا, به خدا دلم به حالت سوخت پویا :))) … حالا جدی این سمپاد که میگن چی چی هست ؟!!!
=)))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))
سلام دوست عزیز و هم نام بنده ، امیدوارم با خواندن پروفایل یا شنیدن شهرت و گسترش نام آوازه دوستان عنان را از کف ندهی که چه بسا چند روز پیش وقتی از طریف ویکیپدیا فهمیدم مت مولنبرگ ، صاحب و مدیر وردپرس تنها ۲۶ سال دارد ….
خودت میدانی چه حالی شدم. بماند
@سیناک, ممنون از کامنت تون دوست هم نام بنده :) اما از قضا این مورد با شهرت و آوازه و … متفاوت است. در کامنت های همین نوشته، چه کامنت های قبلی و چه کامنت های احتمالاً بعدی!، افراد مشابه فرد مذکور، اتفاقاً وجود دارند! … نکته ای که باقی می ماند، نحوه نگاه افراد به شرایطی است که در آن قرار گرفته اند و تصوری (و یا توهمی) که نسبت به آن دارند. در هر حال، درخت هر چه پر بار تر، افتاده تر :)
سمپاد مخفف سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشانه ….یعنی مدرسه تیزهوشان
@غزل, بله :) در جریان هستیم، مزاح بود :) با این حال مرسی :)