بی خیال
چهارشنبه, دسامبر 14, 2005 12:18دوباره رفتی و موندم ، با یه قاب عکس خالی
خودتو مثل همیشه ، باز بزن به بی خیالی
من تو فکر با تو موندن ، تو همش به فکر رفتن
بی تو تعریفی نداره ، روزای تنهایی من
حتی ساعت رو دیوار ، داره خوابتو میبینه
تو که نیستی حال و روز ، من و این خونه همینه
کوچه خاطره ها رو ، پرسه میزنم دوباره
پسر شبُ صدا کن ، دختر ماه و ستاره
یادته شبی که تنها ، منتظر نشسته بودم
بی خیال رسیدی از راه ، نمیدونستی حسودم
دست تو دست یه غریبه ، از کنار من گذشتی
رفتی از خاطره بیرون ، دیگه پیشم بر نگشتی
پا گذاشتی روی قلبم ، رو تموم آرزوهام
اما با این همه غصه ، من هنوزم تو رو میخوام
بی تو با خیال چشمات ، پرسه میزنم دوباره
پسر شبُ صدا کن ، دختر ماه و ستاره
شعر : یغما گلرویی
موسیقی ای که نمی شنوید ، از خودم !
۲ ديدگاه براي “بی خیال”
- لطفاً فارسی بنویسید. نظراتی که پینگلیش باشند، تأیید نمی شوند.
- اگر نمی توانید فارسی تایپ کنید، کافیست در بالای کادر متن، گزینه تبدیل خودکار را فعال کنید و پینگلیش بنویسید. نوشته ی شما پس از نوشتن هر کلمه به صورت خودکار به فارسی تبدیل می شود.
- نظر شما پس از بررسی، منتشر خواهد شد. در صورتی که تمایل دارید نظرتان به صورت خصوصی باقی مانده و منتشر نشود، لطفاً ذکر کنید.
- در صورتی که دیدگاه شما در مورد این نوشته نیست از صفحه ارتباط با من استفاده کنید.
amin گفته است :
ژوئن 20th, 2007 در 11:53 ب.ظ
best
مهدی ثاقب گفته است :
می 28th, 2010 در 6:23 ب.ظ
خدا یغما گلرویی رو زنده نگه دار که جزء معدود شاعران معاصر و بعضی از اشعارش واقعا شاهکاره .